از زمانی که انسانها شروع به کشف اطراف خود کردند، یک اتفاق تازه رخ داد: «چگونگی ارتباط با وجود شکافهای زبانی». تاریخچه ترجمه نیز درست به همین نقطه بازمیگردد، اما سرشار از ابهامات و نظریههای تایید نشده است.
تحقیقات نشان میدهد که اولین ترجمه در جایی میان بینالنهرین، آناتولی و مصر انجام شد. این نظریه جذاب همچنین ادعا میکند که اولین اثر ترجمه شده به زبانهای دیگر، یک کتاب شعر به نام «حماسه گیلگمش» از زبان سومری به دیگر زبانهای آسیایی بوده است. چه تاریخچه جذابی، اینطور نیست؟
پس میتوان گفت که «هنر ترجمه» در آسیا به وجود آمد و رفته رفته به دیگر نقاط سرایت کرد. ایران نیز جزو کشورهایی است که در این عرصه، سهم مهمی را در دست گرفت. با این حال، همه ما میدانیم هر جا صحبت از ترجمه باشد، پای مترجم نیز به میان میآید.
ترجمه، هنر است و مترجمان نیز هنرمند هستند. وقتی یک کتاب غیر از زبان مادری خود میخوانید، بدون شک به مترجم آن اعتماد دارید. وقتی به راحتی یک فیلم خارجی میبینید و آن را درک میکنید، اهمیت مترجم را مییابید. در نهایت، روزی باید باشد که از این هنرمندان قدردانی شود. ۸ مهر ۱۴۰۲، روز مترجم را به تمام مترجمان ایران و جهان، تبریک میگوییم!
مترجم کیست؟
مترجم، پلی محکم میان دو زبان است. در واقع انتقال مفاهیم به شکل صحیح میان دو زبان، توسط مترجمان انجام میشود. راستی، درستی و مهارت، از جمله مهمترین ویژگیهای یک مترجم خبره و باانگیزه است. جدا از آن، مترجمی کار راحتی نیست و مترجمان باید به زبان مبدا و مقصد خود به طور کامل مسلط باشند.
اولین مترجم چه کسی بوده است؟
طبق یک فرضیه احتمالی، اولین مترجمان در مناطق بین النهرین، آناتولی و مصر میزیستهاند. با این وجود هویت آنها به طور دقیق مشخص نیست. به طور کلی، اولین مترجم که هویت و کار او شناخته شده است، سنت جروم بود که در حدود سال ۴۰۰ پس از میلاد کتاب مقدس را از عبری و یونانی به لاتین ترجمه کرد. سنت جروم را قدیس حامی مترجمان، کتابداران و دایرهالمعارفنویسان میدانند.
در گذشته چه کتابها و متونی ترجمه میشدند؟
در گذشته بیشتر کتب دینی و سیاسی ترجمه میشدند. این اتفاق به سبب این رخ داده میداد که مردم به دنبال دین واحد بودند و سیاستمداران نیز میخواستند تا به واسطه ترجمه، ارتباط خود را با دیگر کشورها حفظ کنند. با این حال، رفته رفته ترجمه در ابعاد مختلف زندگی مردم رخنه کرد و افراد زیادی به اهمیت آن پی بردند.
برای مثال، «شعر نو» که هرگز در سبک ادبیات باستانی ایران نبود، به وسیله ترجمه شکل گرفت. به این صورت که نیما یوشیج با ترجمه اشعار فرانسوی این سبک را وارد سبک شعر فارسی کرد. با توجه به این موضوع، ترجمه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
کدام کتاب در تاریخ، بیشترین میزان ترجمه را داشته است؟
همانطور که گفتیم، در گذشته کتب دینی بسیار بیشتر از باقی کتب ترجمه میشدند. «کتاب مقدس» و «قرآن» بیشترین ترجمه تاریخ را از آن خود میکنند. جالب نیست؟ علاوه بر آن، چندین کتاب دیگر اسلامی، یهودی و مسیحی به ترتیب در ادامه آنها به سرعت ترجمه میشدند.
امروزه ترجمه به چه شکل انجام میشود؟
با توجه به گستردگی ترجمه، امروزه آثار زیادی ترجمه میشوند. ترجمه کتاب، ترجمه مقاله، ترجمه رسمی و دیگر موارد از انواع ترجمه هستند. هر متنی با توجه به سبک خود، به روش متفاوتی ترجمه میشود. با توجه به گستردگی ترجمه و لزوم سرعت عمل بالا، امروزه مترجمان تنها نیستند؛ چراکه دیکشنریهای پیشرفته و ترجمههای ماشینی به کمک آنها میآیند.
ترجمه ماشینی، به ترجمه متون و کلمات بدون دخالت انسان و تنها با ابزارهای خاص میگویند. گوگل ترنسلیت، DeepL و دیگر موارد، ابزارهای مهم ترجمه هستند. جدا از این موارد، هوش مصنوعی چت جیپیتی نیز امروزه به یک ابزار قدرتمند در ترجمه بدل شده است.
آیا هوش مصنوعی میتواند که جایگزین مترجمان شود؟
خیلی از افراد میگویند که ترجمه ماشینی به زودی جایگزین انسان میشود. هوش مصنوعی ابزار قدرتمندی است که رفته رفته به تمام نیازهای بشریت پاسخ میدهد. به کمک این ابزار، شاید روزی دیگر به مترجمان نیازی نباشد. با این وجود، همواره یک پرسش مطرح است: «آیا یک ربات میتواند که ذوق هنری و ادبی لازم را در ترجمه به جا آورد؟» اگر روزی پاسخ این سوال مثبت شود، آن روز میتوان گفت که عمر «هنر ترجمه» رو به پایان است.
آیا در دارلترجمه از ترجمه ماشینی استفاده میشود؟
دارلترجمه همواره به مترجمان خود توصیه کرده است که از ترجمه ماشینی فاصله بگیرند و ذوق لطیف ترجمه را زنده نگه دارند. علاوه بر آن، بیش از ۲۴۰۰۰ مترجم و نویسنده در شبکه بزرگ دارلترجمه فعالیت میکنند. خیلی از این مترجمان، ترجمه را در دبستان دارلترجمه و کارگاههای بینظیر آن آموختند.
فارغ از تمام احتمالات و فرضیهها، هرگز از زیباییهای ترجمه غافل نشویم. ترجمه دنیا را به جای بهتری تبدیل میکند. علاوه بر آن، موجب اتحاد بینالمللی میشود. این همان دلیلی است که برای آن با په جهان گشودهایم، مگر نه؟